« وامروهم شورا بینهم/ برگزاری جلسات مشاوره در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) یزدبرگزاری نشست به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی »

مفهوم بصيرت

نوشته شده توسطمرادی 24ام آبان, 1394


مفهوم بصيرت


همان طور که ما در ديدني‌هاي ظاهري، براي جلوگيري از خطر بايد در لغزشگاه‌ها دقّت کنيم، پيش پايمان را خوب نگاه کنيم و حواس‌مان را جمع کنيم که در چاله نيفتيم، در امور معنوي و اجتماعي هم بايد بينش دقيقي داشته باشيم. ترجمه فارسي بصيرت، همان «بينش» است؛ يعني به مسائل سطحي نگاه نکنيم. خوب دقيق شويم.

بصيرت در دشمن‌شناسي

مقام معظم رهبري روي عنوان دشمن‌شناسي هم تأکيد فرمودند. اين مفهوم، ظاهراً مفهوم واضحي است؛ امّا ابهام‌هايي دارد که لازم است در مورد آن صحبت کنيم.

مفهوم دشمن مفهوم واضحي است؛ امّا در بسياري از موارد وضوح شيء، موجب خفاء آن مي‌شود.

انواع دشمن


1. کسي که قصد ضربه زدن دارد:

اوّلين دشمنِ کلّ انسان‌ها شيطان است: «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا…)

2. کسي که اصالتاً قصد ضربه زدن ندارد«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُم‏ …». بعضي از همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند، «فَاحْذَرُوهُم» از اينها بپرهيزيد؟ با يک تعبير آرام‌تر و ملايم‌تري نيز در قرآن آمده است که مي‌فرمايد: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ» بدانيد که اموال شما و فرزندان‌تان، اسباب آزمايش شما هستند، خيلي به اينها دل نبنديد. به اينها به اين ديد نگاه کنيد که به اسباب آزمايش نگاه مي‌کنيد. باز براي اينکه درباره مفهوم عداوت بيشتر دقت کنيم، حديثي از نبي مکرم اسلام را مرور مي‌کنيم. مي‌فرمايد: «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏»دشمن‌ترين دشمنان انسان، خود انسان و نفس او است. همان نفسي که در همين پيکر انسان و بين دو پهلويش وجود دارد؛ يعني در درون خودش است.



بصيرت سلاح كارآمد مقابله با فتنه


برخي از علماي بزرگ علم لغت -بصيرت را اينگونه تعريف كرده اند: -حقايق دين يا غير دين كه به باور قلبي تبديل شده باشد.
-خليل بن احمد در تعريف -بصيرت مي‌گويد: -اعتقاد قلبي به يك امر ديني و يا يك حقيقت.

برخي از اهل لغت هم - بصيرت را به لوازمش يعني زيركي و عبرت تعريف كرده اند، زيرا زيركي، هوشياري و عبرت از لوازم -بصيرت است و بدون اين لوازم - بصيرت معنا نمي‌يابد و پديد نمي‌آيد.

با توجه به پاره‌اي از فرمايشات حضرت امير (ع) به نظر مي‌رسد مفهوم -بصيرت فراتر از مواردي است كه اهل لغت از آن ياد كرده‌اند شايد يك عنصر كليدي در مفهوم -بصيرت كه در تعاريف آنها مشاهده نمي‌شود -قدرت تشخيص حق از باطل آراسته شده باشد، آن هم در شرايط خطير و ابهام آلود كه چنين مهمي از عهده هر كسي بر نمي‌آيد.

مطابق آموزه‌هاي ديني آنچه كه مي‌تواند هر فرد و يا ملتي را از كوران فتنه به سلامت عبور دهد مركب رهوار - بصيرت است. اهل بصيرت فريب نمي‌خورند. هر چند تصوير تظاهر مزوران بسيار بلند و صدايشان پرطنين و بيانشان پرطمطراق و مسحوركننده و اعجاب انگيز باشد.

حضرت امير (ع) در نهج البلاغه مي‌فرمايد:

انما البصير من سمع فتفكر و نظر فابصر و انتفع بالصبر ثم سلك جدرا واضحا يتجنب فيه الصرعه في المهاوي؟

اهل بينش كسي است كه بشنود و بينديشد و با بينش در آن درنگ كند و از رخدادها پند گيرد و بهره مند شود و خود را از پرتگاه‌ها نگاه دارد.

بصيرت مانع از سقوط از پرتگاه مي‌باشد

حضرت امير (ع) در جاي ديگر مي‌فرمايد: -فلا تستعملوا الراي فيما لايدرك قعره البصر؟

در جايي كه بينش به عمق آن نرسيده و متوجه آن نشده اظهارنظر نكنيد.

حضرت امير (ع) فرموده اند: -فمن تبصر في الفتنه تبينت له الحكمه؟ كسي كه در هنگام وقوع فتنه بينش داشته باشد، درهاي حكمت به روي او باز مي‌شود.

راه دستیابی به بصیرت

بصیرت که در لغت عربی به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده (لسان العرب، ج۲، ص۴۱۸، «بصر».) در اصطلاح عرفانی و فلسفی عبارت است از قوه ای در قلب شخص که به نور قدسی منور بوده و شخص به وسیله آن، حقایق اشیا و امور را درک می کند، همان گونه که شخص، به وسیله چشم، صورت ها و ظواهر اشیا را می بیند. (موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون). البته برخی گفته اند: بصیرت، معرفت و اعتقاد حاصل شده در قلب، نسبت به امور دینی و حقایق امور است (ترتیب العین، ج۱، ص ۱۶۶)

با این همه مراد از بصیرت در عرف سیاسی و اجتماعی، همان قدرت تشخیص مسایل پیچیده سیاسی و اجتماعی و درک و فهم درست آن، برای دست یابی به راهکارهای مفید و سازنده در این حوزه ها می باشد. صاحب رای و بصیرت کسی است که بتواند در هنگام بحران ها و فتنه های اجتماعی، حق را از باطل تشخیص دهد و موضع مناسب با آن را اخذ کند و در سیاهی فتنه ها و تاریکی آن بتواند با نور معرفت تقوای الهی، مسیر خویش را بشناسد و در آن مسیر حرکت کند.

کسی که از بصیرت سیاسی برخوردار نمی باشد، در جامعه اگر از گروه انفعال گرایان نباشد، در صورت فعالیت، در گروه بیمار دلان و گمراهان قرار می گیرد و مشارکت سیاسی وی به جای آن که به کمال فردی و جمعی جامعه کمک کند، به شخص و جامعه ضرر و زیان وارد می سازند.

از نظر قرآن، بصیرت از هر نوعی که باشد، دارای نتایج بسیار مثبت و سازنده ای برای خود وجامعه است، بلکه این بهره، پیش از آن که به دیگری برسد به خود شخص می رسد. (انعام آیه ۱۰۴)

قرآن این معنا را مورد توجه قرار می دهد که ابزارهای بصیرت هرچند که گوش و چشم و دیگر حواس آدمی است(احقاف آیه ۲۶ و اعراف آیه ۱۷۹ و آیات دیگر) که ارتباط سالم و درست را با جهان خارج برای شخص فراهم می آورد و به شخص اجازه می دهد تا جهان واقع را چنان که هست بشناسد، ولی آن چه موجب می شود تا از این داده های اطلاعاتی بخش های مختلف حواس به درستی استفاده شود، قلب آدمی است.

آن چه مهم و اساسی درمساله بصیرت است، قلب آدمی است. قلب است که با تفقه و تحلیل ریز و درشت امور و دقت درآن، به آدمی توانایی تحلیل درست وقایع و حقایق آن را می دهد. درحقیقت قلب، افزون بر تحلیل وقایع و تبیین آن با حقایق، توصیه های مناسبی را ارایه می دهد. از این رو مقام قلب در آموزه های الهی بسیار با اهمیت و ارزشمند دانسته شده است. زیرا این قلب است که به آدمی توانایی شناخت و درک و حرکت درست را می دهد و تنها عزم و اراده است که آن را به فعلیت می رساند و انجام کاری را درمسیر درست فراهم می آورد. این گونه است که بصیرت و تقوای عملی آدمی را می سازد و متاله و خدایی شدن را تحقق می بخشد.

خداوند دربیان مصادیق اهل بصیرت واقعی، به کارکردهای بصیرت نیز اشاره می کند. از جمله درآیه۷۵سوره انعام و ۴۵سوره ص، از ابراهیم و اسماعیل (ع) یاد می کند که ایشان دارای بصیرت بودند و همین بصیرت به آنان توانایی بسیار بالایی بخشیده بود تا درمقام عمل نیز بتوانند آن چه را به درستی یافته اند به انجام رسانند.

آیه ۶۳ و ۷۳ سوره فرقان به عبادالرحمان اشاره می کند که ایشان به سبب برخوردهای درست خود، از این توانایی برخوردار شدند که در دام شیطان و کوری و نابینایی بیفتند و در مسیر شیاطین گام برندارند.

اصولا انسان مومن و متقی از نظر قرآن کسی است که درک درستی از وقایع جاری جهان و جامعه داشته باشد و آن را براساس حقایق هستی تحلیل کند و مسیر درست را بشناسد و برپایه آن بر وقایع جامعه وجهان تاثیرگذار باشد. (هود آیات ۲۳ و ۲۴ و رعد آیات ۱۶ و ۱۹ وفاطر آیه ۳۵ و غافر آیه ۵۸)

خداوند درآیه ۱۰۸ سوره یوسف دعوت از دیگران را از زمانی درست و سالم می داند که برخاسته از بصیرت و بینشی روشن و درست باشد. دراین زمان است که می توان دیگران را به کاری خواند و آنان را به امری توصیه کرد. بر این اساس کسانی که درکارهای خویش بدون بینش درست و روشن گام برمی دارند، خود گمراه هستند و دیگران را نیز به گمراهی می کشانند و می بایست از آنان پرهیز و دوری کرد و از اطاعت آنان سرباز زد

برای دست یابی به بصیرتی تاثیرگذار می بایست ابزارهای درست و مناسبی چون چشم و گوش و قلبی سالم و سلیم داشت. انسان برای این که به بصیرت و روشنگری واقعی برسد می بایست با مهار نفس خود هرگونه پلشتی ها را از خود بزاید و تقوای فطری را پاس دارد. هنگامی که تقوای فطری که مقتضی پرهیز از هر پلشتی و پلیدی چون دروغگویی و پیمان شکنی و مانند آن است، در انسانی وجود داشته باشد، آن گاه است که هدایت الهی از طریق وحی و الهام در وی تأثیرگذار خواهد بود و اهل ایمان به خدا و پیامبر(ص) و قرآن می شود و درهای بصیرت بر روی وی گشوده می شود و چشم و دلش به گونه ای دیگر به مسایل می نگرد و تحلیل و تبیین کرده و توصیه هایی را صادر می کند.

از نظر قرآن بصیرت و روشنگری، بینش و نگرش درست و صحیحی است که آدمی با این امور می تواند آن را به دست آورد؛ بنابراین کسانی که به وسیله اعضا و جوارح خویش تنها در اندیشه پاسخ گویی به خواسته های نفسانی هستند و یا پلشتی ها و پلیدی ها برای آنان معنا و مفهومی ندارد، نمی توانند به بصیرتی دست یابند که حقایق را بر آنان منکشف سازد و آنان را نسبت به کار درست از نادرست آگاه و هوشیار کند و قدرت تشخیص شان را افزایش دهد و در نهایت از کار نادرست باز دارد.
خداوند در آیه ۲۰۳ سوره اعراف به ایمان به عنوان مهم ترین عامل دست یابی انسان به قدرت تشخیص حق از باطل و درست از نادرست یعنی بصیرت اشاره می کند و در ادامه در آیه ۲۰۱ همین سوره تقوا را از مهم ترین عوامل تحقق بخش بصیرت و روشن دلی در آدمی برمی شمارد.

خداوند پس از ایمان که امری بینشی و نگرشی است به مسئله شناخت نسبت به آخرت و ایمان به آن در تحقق بصیرت آدمی اشاره می کند و دنیاگریزی و آخرت گرایی در افراد را عاملی مهم در تحقق بصیرت برمی شمارد. (ص آیات ۵۴ و ۶۴(



منابع:

1- سخنان مقام معظم رهبري در جمع دانشجويان قم سال 89، پرسمان دانشجویی
2- سیدغفار و سید علی رضوی پور(1389)، بصیرت و جنگ نرم، شیراز: مرکز نشر زرینه



 

نظر از: یامهدی [عضو] 

سلام
درپناه حق موفق باشید

1394/09/05 @ 20:42


فرم در حال بارگذاری ...